Dr. Asef Hossaini
Dr. Asef HossainiAcademic Researcher, Writer, Poet, Media StrategistThis email address is being protected from spambots. You need JavaScript enabled to view it.
S. Asef Hossaini was born in Balkh, Afghanistan, in 1980. He grew up as a Cold War refugee in Iran. He returned to Afghanistan in 2003, where he studied philosophy and sociology at Kabul University before moving to Germany in 2008 for his M.A. and Ph.D. in public policy and international conflict management. He is currently working as a researcher, online editor, and media manager. He lives in Berlin.
پژوهشگر (مطالعات قدرت و سیاست روستایی)
شاعر و نویسنده
استراتژیست رسانه

می‌گویند در اردیبهشت (ثور) ۱۳۵۹ در بلخ به دنیا آمدم. هنوز پا به یک سالگی نمانده بودم که به ایران کوچیدیم. از کودکی خاطرات محوی از "کوچه پغمانی‌ها"، "خیاطی مادر"، "حسن" و بچه‌های فامیل به یاد دارم. به گمانم ۹ ساله بودم که کودک کار شدم؛ کارگاه قالیبافی، بعد خیاطی، بعد رفوگری. با آخری تقریبا ۱۴ سال ماندم. فرش‌های کهنه اما خوشرنگ و زیبا را مرمت می‌کردم. در این فن که هرگز دوستش نداشتم، حرفه‌ای شدم. سال ۱۳۷۷ از تنها دبیرستان پسرانه پایین شهر مشهد، دیپلم "علوم تجربی" گرفتم. تمام عشق آن روزگار، هوافضا و فیزیک بود؛ چیزهایی که هرگز به آن‌ها نرسیدم.

سال امتحان کنکور مصادف بود با یورش طالبان به مزارشریف و آوارگی خویشاوندان؛ همزمان بود با سختگیری دولت ایران؛ همزمان با فقر، مرگ پدر بزرگ و پسر ماما و خیلی چیزهای دیگر. با تمام تلاشی که از دو سال پیش کرده بودم، موفق به ورود به دانشگاه نشدم. سرانجام پنج سال تن به کار دادم تا چرخ زندگی بچرخد. در شانزده سالگی پایم به جلسات ادبی باز شد. فن شعر را در "مکتب در دری" یاد گرفتم. اولین و دومین مجموعه‌های شعر بعدها در تهران و کابل در سال ۱۳۸۴منتشر شدند. سومین مجموعه با نام "چهار سیاره در اتاقم" سال ۱۳۹۱ در آلمان چاپ شد. سال ۱۳۸۲ به کابل رفتم تا جامعه شناسی و فلسفه بخوانم. همزمان اولین مقاله سیاسی را برای امرار معاش با بی رغبتی تمام برای "صدای مردم" نوشتم. بعدها دبیر و بعد مدیر مسئول این هفته نامه معتبر اپوزیسیون شدم. روزهای دانشگاه، روزهای جدل سیاسی شد. "جنبش دانشجویی افغانستان" را با یاری دوستان راه اندازی کردیم تا در گام اول اصلاحات آموزشی بیاوریم و در گامی دیگر منتقد سیاست‌های دولت و قدرتمداران باشیم. "جنبش دانشجویی" که شاداب و مبتکر بود، با انتصاب اشرف غنی احمدزی به عنوان رییس با خشونت متوقف شد. مدتی بعد در سال ۱۳۸۴، در ۲۵ سالگی عملا وارد سیاست شدم و خود را برای کرسی پارلمان نامزد کردم. کارزار سیاسی تجربه عجیبی بود اما دردناک. تاولش تا سال‌ها ماند. آن روزها می‌شد مردم و درد پنهان آن ها را خیلی عریان لمس کرد.

بعد از شکست در انتخابات، سیاست را کنار ماندم و به درس و تحصیل توجه بیشتر کردم. سرانجام در ۱۳۸۷ از دولت آلمان بورس تحصیلی گرفتم و فوق لیسانس "سیاستگذاری" را دو سال بعد به پایان رساندم. پس از فارغ التحصیلی، مدتی در یک موسسه بین المللی در برلین کار کردم و پس از آن همکار "رادیو آلمان" شدم. در سال ۲۰۱۶ از رساله دکترایم در رشته "مدیریت بحران بین الملل" در "مدرسه سیاستگزاری ویلی برانت" دفاع کردم. نتیجه پنج سال پژوهش به صورت کتابی با نام "ساختارهای قدرت در جامعه روستایی افغانستان: مطالعه تطبیقی سه روستای هزاره نشین در ولایت بامیان" به زبان انگلیسی منتشر شده است.