گناه سال کبیسه نیست که کسی
زادروزت را خجسته نمی گوید
گناه کابوسی است
که معشوقت را
در آغوش کسی نقاشی می کند که...
گناه درختان بیگناه
و روبان هایی رنگارنگ
که "عشق" و "کار" را بیهوده یکی کردند
روز اول ماه می
در بیابانی که عاطفه را
حتا
اندازه می گیرند
خط می کشند و
قیچی می زنند
تا برای تن دیگری بدوزند!
اینجا
همه سال هایمان یک روز کم دارند
همان روزی که خوشی را
ته جیب مان گم کردیم ...